یکشنبه، اسفند ۰۹، ۱۳۸۸

عجب سیستم ی!

دو روز پیش از کوته سنگی به طرف پولی تخنیک روان بودم.
در موتر تونس نشسته بودم که در پهلویم یکی از استادان مکتب نسوان چاراهی قمبر نشست و چند لحظه بعد از حرکت موتر یک شعر از اقبال لاهوری را زمزمه کرد و درد دل که هر افغان دارد در آن شعر نهفته بود و توسط آن درد دل خود را بیرون کشید.
چون از کوته سنگی الی پوهنتون پولی تخنیک کابل، فاصله بسیار نیست و زود از پیش این استاد مرخص شدم. این استاد که مضمون دری را درین مکتب تدریس میکند، برایم گفت که تازه یک مدیره به این مکتب معرفی شده است و امتحانات مشروطی در مکاتب قرار است شروع شود.
استاد گفت که مدیره از او پرسید که آیا کدام شاگرد مشروطی دارد یا خیر، استاد نیز جواب داده که نخیر. مدیره متعجب شده سوال نموده که چطور امکان دارد که در یک صنف حتی یک شاگرد هم مشروط نگردیده است؟
خوب مقصد ازین قصه من اینست که در امتحانات چهارونیم ماهه تعداد زیاد از شاگردان مکاتب در مضامین مختلف ( زیاد تر در مضامین ساینسی ) ناکام میشوند ولی وقتی که امتحانات سالانه و نهایی رسید، استادان تعدادی ازین شاگردان را نمره های خیراتی داده و کامیاب شان میکنند ولی بازهم بخاطر این که استاد زیر سوال نرود یک یا دو شاگرد را مشروط اعلام میکند.
اکثر مکاتب به تاریخ 15 حوت امتحانات مشروطی را اخذ میکنند اما اگر شاگرد بازهم پارچه سفید را دهد، استاد مضمون وی را کامیاب میکند.
چرا؟؟؟؟؟؟؟ سیستم درسی ما خراب است ؟؟؟؟؟؟؟
کاکایم و دیگر کهن سالان که عمر شان از 60 بلند تر است، از سابق قصه میکنند که اگر یک شاگرد یک روز در مکتب غیرحاضری میکرد، وی توسط مسول مکتب سرزنش میشد، چه خاصا که وی ناکام میشد. هرچند من هم طرفدار این سیستم نیستم اما همین سیستم کامیاب تر از سیستم های درسی دیگر در افغانستان بوده است.
در بدل هر روز غیر حاضری یک کف پایی در صحن حویلی مکتب.
در بدل هر جنگ و غالمغال خوردن چند چوب در دست.
در بدل هر بی نزاکتی گرفتن سه پارچه جبری.
...
...
...
حالا باید دریابیم که نقص در کجا است؟
نقص اصلی که من در سیستم درسی افغانستان میبینم اینست که اصلاً نصاب درست تعلیمی در افغانستان وجود ندارد. کتاب ها موجود است اما استاد وارد در مضمون وجود ندارد. استاد وجود دارد اما شاگرد بی تربیه یا بچه وزیر، معین و رییس است....... غیره مشکلات.
وزارت معارف کشور نیز هر روز لاف از ایجاد مکاتب جدید در افغانستان میزند، چرا همین وزارت تلاش نمیکنند که استادان مجرب را جذب نماید و معاش خوبتر برای استادان دهد و استادان را مانند سابق قدر کند ( اگر یک شاگرد که بچه وزیر، قوماندان، رییس و غیره باشد، اصلاً ناکام نمیشود اگر چه تنبل هم باشد )
این همه بدبختی از دست وزارت معارف افغانستان است. معلم بیچاره از ترس جان و ناموس و عزت خود نمیتواند با این شاگرد بی تربیه مبارزه کند، اما اگر وزارت معارف از استاد طرفداری کند و وی را قدر دهد پس شاگرد به هیچ وجه نمیتواند چنین گستاخی را در مقابل استاد نماید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر